About 28,600 results
Open links in new tab
  1. معنی عک | واژه یاب

    جست‌وجوی معنی «عک» در لغت نامه های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.

  2. عک - معنی در دیکشنری آبادیس

    عک. [ ع َک ک ] ( اِخ ) ابن عُدثان بن عبداﷲبن ازد، از کهلان ، از قحطان. جدی است جاهلی و یمانی. و نام او را عک بن عدنان نیز نوشته اند. بطن های غافق و شاهد و علقمة از نسل اویند.

  3. معنی عک | لغت نامه دهخدا | پارسی ویکی

    عک . [ ع َک ک ] (ع ص ) یوم عک ؛ روز گرم . (منتهی الارب ). روز سخت گرم همراه نمناکی و نوزیدن باد. (از اقرب الموارد). || رجل عک ؛ مرد درشت سطبر. (منتهی الارب ). مرد صلب و شدید.

  4. عکی در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

    [ع َک ْ کی] (ص نسبی) منسوب به عک بن عدنان، برادر معدبن عدنان. و نیز منسوب به عکا و یا عکه که شهری است در شام.

  5. Find عک Meaning in Urdu to English Dictionary, عک Related Words

    Find Urdu Word عک and Similar Words to عک, Related words to عک in Dictionary

  6. معنی عکی - لغت‌نامه دهخدا

    [ ع َک ْ کا ] (ع اِ) گویند: ائتزر فلان ازرة عک وک ، و ازرة عکی ؛ یعنی فروهشت هر دو طرف شلوار را و فراهم آورد تمامه ٔ آنرا.

  7. معنی عک | لغت‌نامه دهخدا | واژه یاب

    لغت‌نامه دهخدا عک . [ ع َک ک ] (اِخ ) ابن عُدثان بن عبداﷲبن ازد، از کهلان ، از قحطان . جدی است جاهلی و یمانی . و نام او را عک بن عدنان نیز نوشته اند. بطن های غافق و شاهد و علقمة از نسل اویند.

  8. عکی - معنی در دیکشنری آبادیس

    [ ع َک ْ کی ] ( ص نسبی ) منسوب به عک بن عدنان ، برادر معدبن عدنان. و نیز منسوب به عکا و یا عکة که شهری است در شام.

  9. معنی عک | لغت نامه دهخدا | پارسی ویکی

    عک . [ ع َک ک ] (اِخ ) ابن عُدثان بن عبداﷲبن ازد، از کهلان ، از قحطان . جدی است جاهلی و یمانی . و نام او را عک بن عدنان نیز نوشته اند. بطن های غافق و شاهد و علقمة از نسل اویند.

  10. معنی اک | لغت نامه دهخدا | پارسی ویکی

    عک . [ع َک ک ] (اِخ ) بانی و سازنده ٔ شهر عکه بوده است و ناصرخسرو نام او را در سفرنامه چنین یاد کرده است : من نفقه ای که داشتم در مسجد عک...